مرحوم آقای نخعی به علت بیماری چشم به توصیه یکی ازپزشکان به شهر همدان مسافرت می کند که درآن سفربا بیت مرحوم آخوند ملاعلی(ره) به ویژه شخص ایشان مراودتصمیمانه ای پیدا می کنند که بعدها منجربه رفت وآمد خانوادگی گردید وبه توصیه ایشان وسایردوستان باصبیه مرحوم حاج شیخ محمد حسین خائفی همدانی که به تازگی پدرشان مرحوم شده بودند ازدواج کردند.
زندگی نامه عالم وارسته و زاهد
حجة الاسلام والمسلمین آقا محمد نخعی گلپایگانی (رحمة الله علیه)
مرحوم حجة الاسلام آقامحمد نخعی فرزند محمدابراهیم درسال 1282شمسی درگوگد گلپایگان درخانواده ای مذهبی متولد شد درزمان طفولیت درسفربه عتبات عالیات مادرشان فاطمه خانم وپس ازچندی پدررا ازدست می دهند که گویا درقبرستان وادی السلام نجف دفن می گردند وغباریتیمی برچهره اش مینشیند، مدتی سپری میشود،ایشان واخویشان مرحوم آقاعلی مدتی به کارکشاورزی مشغول میشوندکه پس ازگذشت چند سالی ایشان به علت علاقه شدید به کسب علم به تحصیل علوم دینی می پردازد وازآنجا که تشخیص میدهدماندنش درگلپایگان ثمری ندارد جهت ادامه تحصیل به شهرمقدس قم هجرت میکند ودرزمره طلاب علوم دینی که تحت سرپرستی مرحوم آیة الله حاج شیخ عبدالکریم حایری بودن قرار می گیرد .
مرحوم آقای نخعی به علت بیماری چشم به توصیه یکی ازپزشکان به شهر همدان مسافرت می کند که درآن سفربا بیت مرحوم آخوند ملاعلی(ره) به ویژه شخص ایشان مراودت صمیمانه ای پیدا می کنند که بعدها منجربه رفت وآمد خانوادگی گردید وبه توصیه ایشان وسایردوستان باصبیه مرحوم حاج شیخ محمد حسین خائفی همدانی که به تازگی پدرشان مرحوم شده بودند ازدواج کردند.
سپس به قم باز گشتند وبه ادامه تحصیل پرداخته وازدرس مرحوم آیة الله العظمی بروجردی (ره) کسب فیض نمودند و ضمن تحصیل وتدریس علوم حوزوی به امامت جماعت اشتغال داشتند.
سپس به قم باز گشتند وبه ادامه تحصیل پرداخته وازدرس مرحوم آیة الله العظمی بروجردی (ره) کسب فیض نمودند و ضمن تحصیل وتدریس علوم حوزوی به امامت جماعت اشتغال داشتند.
ایشان درمرحله خاصی ازجهت تقوی وتهذیب قرارداشتند به نحوی که نماز شبش ترک نمی شد ، نسبت به امورمالی خیلی مراقب بود ، علاقه خاص وافری به اهل بیت علیهم السلام داشتند. این عالم وارسته به دلیل طبع شعری که داشتند درزمینه های مختلف شعر سروده که بعضی ازاشعارشان در دسترس ومورد استفاده است وبرخی دیگرازآن هابه دلیل بی توجهی مفقودگردیده.
سرانجام این عالم وارسته درسال 1351شمسی وفات ودرقبرستان وادی السلام قم به خاک سپرده شد.
اشعاری که ازایشان به جای مانده جزوه ای است که کفایة الاصول مرحوم شیخ اعظم انصاری را به نظم درآورده که درآن زمان مورد تمجید حضرت آیة الله العظمی بروجردی اعلی الله مقامه الشریف قرارمی گیرد که مطلع آن بااین ابیات آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم الفرد والعلام وا لحکیم
حمداً علی آلائه الجمیله شکراً علی نعمائه الجزیله
(ادامه دارد......)
اشعاری هم ووصف سید ابرار ختم رُسل فخرسُبل حضرت ختمی مرتبت محمد بن عبد الله صلی الله علیه وآله وسلم دارد
که این گونه سروده اند :
عید است وبود مولد سرحلقه ابرار میر دوسرا سید وصاحبدل وسالار
مقصود زایجاد جهان مقصد خوبان سرخیل رسل فخرسبل احمد مختار
محبوب خدا شمع هدی مهبط املاک مسجود ملک فخربشرخواجه لولاک
مرد افکن وبت بشکن وجرثومه توحید درروی زمین زاده وسیار درافلاک
در مولدش از فرق شهان تاج بیافتاد هم تخت نگون هم کله عاج بیفتاد
شد دست شهان ازعربان یکسره کوتاه رسم وره بگرفتنشان باج بیفتاد
افواج ملک جمله به تسبیح وبه تقدیس درهفت فلک شد غدغن رفتن ابلیس
آتشکده فارس سراسر شده خاموش باطل شدی ازکاهن دون حیله وتلبیس
شدخشک به یک مرتبه دریاچه ساوه گردید چه دریای گران رود سماوه
ازکنگره قصرملک ریخت ده وچار هست این سخنان از ره تحقیق نه یاوه
ای ختم رسولان همه جان ها به فدایت در دیده ما سرمه زخاک کف پایت
ما غرق گناهیم و نداریم امیدی درروز قیامت به جزاز مهر و وفایت
جزوه ای هم دارند با نام « بهاریه » با اشعاری درمیلاد مسعود امام حسین علیه السلام
وحضرت بقیة الله الاعظم روحی واروح العالمین له الفداء
« اشعاری درمیلاد مسعود امام حسین علیه السلام»
کرده طلوع از افق ستاره اقبال موکب شادی نزول کرده باجلال
گشته سراسرزمین زلشکرش اشغال ای بت عیارمه وش حبشی خال
وقت نشاط است وغم رسیده بپایان
بزم نشاط وطرب بطف چمن بین پرگل وسوسن طراز دشت ودمن بین
دامن کهسار پرز عطر سمن بین طوطی وقُمری بجای زاغ وزغن بین
برسرهرشاخه بین شکوفه خندان
باغ نگر پُر بود زلاله و سُنبل نرگس و نسرین و ارغوان و قَرنقُل
دامن صحرا پُر از ترانه و قلقل از بَم و زیر هزار و چهچه بلبل
گوش فلک کر نگر ز نغمه مرغان
اشعار ادامه دارد تا درپایان می فرماید :
نور الهی رسید بر زبر خاک خاک زیمنش نموده فخر بر افلاک
کرد بوی افتخار خواجه لولاک وهم نماید کجا مفاخرش ادراک
محیی آثار شرع ومذهب و ایمان
بار خدایا بحق شاه شهیدان ساز مبارک بشیعیان و محبان
تا بقیامت مدام سوم شعبان ده همه را قصر وحور وکوثر ورضوان
دشمنشا نرا بسوز از تف میزان
«اشعارمیلاد مسعود امام عصر ارواحنا فداه»
نیمه شعبان رسید ای بت کشمیرو چین بچشم جادو فریب بطره چین بچین
سمت شبستان خرام بساط عیشی بچین سوی گلستان شتاب غنچه پرگل بچین
لباس زینت بپوش جامه محنت برار
صحنه گیتی نگردشت ودر کوهسار لباس رنگین بتن چون چمن و مرغزار
پر گل پرغنچه بین دامن هرشاخسار برسر هر شاهگل قمری وکبک وهزار
بلبل بین چهچه زن ز شوق روی نگار
بنفشه بین یکطرف بشاخ گل خیمه بست شقیق بستان فروز دربر سوسن نشست
قرنقل و یاسمن طره سنبل بدست وزپی رامشگری نرگس مخمور مست
دوزلف سنبل پریش دو چشم نرگس خمار
ببین چسان صف کشید صنوبر وخیزران انار و نارنج و بِه ترنج و سرو روان
سیب برنگ عقیق بِه بمثل زعفران برای مرغان باغ طوطی بین قصه خوان
مجلشان عطر بیز محفلشان مشک بار
«اشعارادامه دارد تا در پایان با استغاثه از آن حضرت می فرماید:»
جهان پر از جورگشت مساز دیگر درنگ
گرفته آئینه لطیف اسلام زنگ
بگیر ای خسروا حصام حیدر بچنگ
نمای میدان رزم زخون کفار رنگ بریز اهریمنان بقعر دار البوار
اگر بیائی شها جور رود بر کنار وگر درآئی مها ابر رود برکنار
ظلم رود یکطرف عدل بگیردقرار بمقدمت دوستان کنند جان ها نثار
چو «اشتری» منتظربود هزاران هزار
تخلص ایشان به دلیل انتسابشان به جد بزرگوارشان مالک اشترنخعی « اشتری » بوده است
« سعید نخعی گلپایگانی »