معرفی وبلاگ
نام:ابوالفضل جعفری محل تولد:گلپايگان. به یاداستاداخلاق وعرفان،برادربزرگوارم،شهیدوالامقام محمدعلی خرمی(ان شاءا... روحش شاد و یادش پر رهرو و با سالارشهیدان محشور شوند.بارالها :ما را عبدخویش قرار بده.و توفیق عنایت کن زیر چتر ولایت به پرچمداری (آقاسیدعلی عزیز) در رکاب امام عصر (عجل الله تعالی فرج الشریف) عاقبتمان ختم به شهادت گردد.الهی آمین
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1530951
تعداد نوشته ها : 138
تعداد نظرات : 1
Rss
طراح قالب
GraphistThem239

شهید حاج محمد کرباسی در سوم آبان‌١٣١۴ در روستای بندشک‌، از روستاهای دور افتاده بیرجند به دنیا آمد. پدرش کشاورز بود. محمد تا ١٠سالگی در کشاورزی به پدرش کمک می‌کرد. پس از آن به اتفاق برادرش علی، که در آن زمان هشت سال داشت در مدرسه علمیه معصومیه بیرجند به فراگیری علوم دینی
مشغول شد.


شهید حاج محمد کرباسی در سوم آبان‌١٣١۴ در روستای بندشک‌، از روستاهای دور افتاده بیرجند به دنیا آمد. پدرش کشاورز بود. محمد تا ١٠سالگی در کشاورزی به پدرش کمک می‌کرد. پس از آن به اتفاق برادرش علی، که در آن زمان هشت سال داشت در مدرسه علمیه معصومیه بیرجند به فراگیری علوم دینی
مشغول شد.
۴،۵سالی در بیرجند ماند و بعد از آن به مشهد مقدس آمد. او تحصیل خود را در مدرسه علمیه ابدال خان مشهد ادامه داد. پس از گذشت چند سال، برادرش برای ادامه تحصیل به نجف رفت اما محمد ترک تحصیل کرد.
او در کوی طلاب مشهد مغازه خشک‌شویی باز کرد و به کسب‌وکار مشغول شد. مدتی بعد در کنار مغازه او مسجدی به نام « انصار‌المهدی» بنا شد که او و سایر کسبه محله در ساخت آن همکاری کردند.
در دوران مبارزه علیه رژیم پهلوی اعلامیه‌های حضرت‌امام(ره) را در بین کسبه توزیع می‌کرد و در راهپیمایی‌ها از جمله تظاهرات روزهای نهم و دهم دی‌١٣۵٧ مشهد حضوری فعال داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی به‌صورت خودجوش و فعال وارد نهادهای مردمی و محلی شد. او در شورای محله، انجمن اسلامی انصارالمهدی (کتابخانه شهید بیننده) بدون هیچ چشمداشتی فعالیت می‌کرد. با شروع جنگ تحمیلی ٧بار به جبهه اعزام شد و در نهایت در تاریخ ١٩دی١٣۶٨در عملیات کربلای‌۵ و در منطقه شلمچه بر اثر اصابت تیر و ترکش به سر و پایش به شهادت رسید. آنچه در ادامه می‌خوانید برداشت‌هایی است از کتاب
شهد شورا.
 همه کاره مسجد بود
�فروشگاهی در زیرزمین مسجد
دوره کوتاهی از زندگی‌اش را طلبه بود و همین، منشأ فراست و آگاهی او از امور دینی بود. اصالت خانوادگی و تقوا در او جمع بود. برادرش هم مجتهد است و یادم هست که روز تشییع پیکر شهید جلوی جمعیت حرکت می‌کرد. حاج محمد کرباسی از اولین افرادی بود که در منطقه طلاب ساکن شد. من سال۶٠ وارد مسجد شدم. ایشان همه کاره مسجد بود. فروشگاهی را هم در زیرزمین مسجد اداره می‌کرد. با گذشت زمان فروشگاه گسترده‌تر شد. ساختمانی را در میلان سوم سی‌متری طلاب اجاره کردند و فروشگاه به آنجا منتقل شد.
� بلافاصله تقدیم می‌کردند
علی‌رغم مسئولیت‌های فراوانی که بر عهده داشت، به همراه چند نفر دیگر جمع‌آوری کمک‌های مردمی برای مسجد و جبهه را هم انجام می‌داد و به این منظور قبوضی به مبالغ حداقل ٢تومان و حداکثر ۵تومان چاپ کرده بود. مسجد درآمدی نداشت و این کمک‌ها در سرپا نگاه داشتن مسجد بسیار موثر بود. ایشان بسیار مردم‌دار بود و مردم هم با او همراهی می‌کردند و به او احترام می‌گذاشتند. حتی افرادی که آن موقع عقاید انقلابی و سیاسی‌اش را قبول نداشتند و هنوز هم در این محله هستند، از او به نیکی یاد می‌کنند. اگر از کسبه، مبلغی را برای مسجد می‌خواست، بلافاصله تقدیم می‌کردند.
�مسئول متواضع
حضور ایشان در پایگاه بسیج به گونه‌ای بود که هیچ‌کس در بدو ورود متوجه نمی‌شد که ایشان مسئول پایگاه است. آن‌قدر متواضع بودوشوق و ذوق داشت که نوجوانان و جوانان جذبش می‌شدند. ایشان هم‌ردیف بچه‌ها در جلسات و گشت‌ها حضور پیدا می‌کرد.
برگرفته از خاطرات آقای فیضی
سعادتی-نوروزی
صاحب نیوز
يکشنبه 24 3 1394 12:13 صبح
X